This is the 334th most frequent Persian word.
مشترک
Shared; common; joint; subscriber.
مشترک در این عبارت به معنی 'مشترک' یا 'مشترک بین چند نفر' است، مانند 'common' در انگلیسی.
ما یک هدف مشترک داریم.
We have a common goal.
مشترکاً در اینجا به معنی 'به طور مشترک' یا 'در همکاری' است.
این کتاب مشترکاً توسط دو نویسنده نوشته شده است.
This book was written jointly by two authors.
مشترک در این جمله به معنی 'مشترک خدمات یا اشتراک' است.